94/6/28
3:32 ع
زندگی نامه محمد زکریای رازی (محمدبن زکریای بن یحیی رازی )
پزشک عالیقدر ایرانی که در زمینههای شیمی، فیزیک و فلسفه پژوهشهای ارزندهای داشته است. نام وی محمد، نام پدرش زکریا و نیایش یحیی و کنیهاش ابوبکر است. او در شعبان سال 251 هـ.ق (865 م) در ری که شهری کهن (نام این شهر در اوستا آورده شده است) ومرکز علم و ادب ایران آن روزگار بود به دنیا آمده دوران کودکی، جوانی و نوجوانی خودرا در این شهر گذراند. در نوجوانی به موسیقی گرایش داشته و در نواختن نی توانا بودو گاهی شعر میسرود.
مدتی به زرگری مشغول شد و سپس به کیمیاگری روی آورد. در جریان کار با موادشیمیایی چشمش آسیب دید. میگویند پزشکی که رازی جهت درمان به او مراجعه کرده بودپانصد دینار طلب کرد و رازی ناچاراً آن را تهیه و پرداخت و با خود گفت کیمیای واقعی علم طب است نه آنکه تو بدان مشغولی. از آن زمان گرایش به آموختن علم طب پیدا کرده ودر سنین بالا علم طب را آموخت. رازی برای آموزش بیشتر به بغداد سفر کرد و دربیمارستان بغداد در طب استاد گردید و به ریاست بیمارستان معتضدی برگزیده و به زودی به جایگاه نخست پزشکی دست یافت رازی پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی به ری بازگشت وعهدهدار ریاست بیمارستان ری گردید و تا پایان عمر در این شهر به تربیت دانشجویان ودرمان بیماران پرداخت.
او پایهگذار نحوه آموزشی است که امروزه نیز در بیمارستانهای آموزشی جهان رعایت میشود یعنی: در بیمارستان ری در حالیکه شاگردان و شاگردان شاگردانش پیرامون او بودند به معاینه بیماران میپرداخت هر بیمار ورودی ابتدا توسط شاگردان شاگردان معاینه میشددر صورت عدم تشخیص به شاگردان رازی ارجاع میشد. اگر آنان در تشخیص درمیماندند به رازی معرفی میشدند
هنگام ساخت بیمارستان معتضدی جهت انتخاب مکان ساخت با رازی مشورت گردید. رازی دستور داد قطعههای مساوی گوشت را در محلههای گوناگون شهر بیاویزند و مکان بیمارستان را جایی انتخاب کنند که گوشت آنجا دیرتر از مناطق دیگر فاسد میشد. او دربیمارستان بغداد بخش ویژهای به بیماران روانی اختصاص داد.
از مهمترین صفات این پزشک بزرگ میتوان از خوشخویی و توجه خاص او به بیماران نام برد که تا تشخیص و مداوای قطعی بیماران از هیچ کوششی فروگذار نبود.
نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود و برخلاف بسیاری از پزشکان آن زمان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان، امرا و بزرگان بودند رازی تمایل به معاشرت و درمان افراد ضعیف جامعه را داشت.
ابن ندیم در کتاب الفهرست خود مینویسد: رازی همه بیماران به ویژه بیماران فقیر را مورد تفقد و مهربانی قرار میداد و از حالشان مرتب جویا شده و به عیادتشان میرفت و برای آنها مقرری معین میکرد. رازی در کتابی بنام صفات بیمارستان این عقیده را ابراز میدارد.
هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصههای خاص علمی و اخلاقی باشد. او به شدت با طبابت افراد کم سواد و دخالت اطرافیان بیمار مخالف بود.
رازی اولین پزشکی بود که تشخیص تفکیکی بین آبله و سرخک را بیان کرد و پیشگام درارایه نظریه ایمنی اکتسابی است. رازی اولین پزشکی بود که تشریح جسد انسان،استخوانها ـ عضلات ـ مغز و بعضی از شعب اعصاب را در سر و گردن مشاهده و توضیح داده است.
رازی از اولین کسانی است که بر نقش تغذیه در سلامتی و درمان تأکید بسیار داشته و اسراف در دارو را بسیار مضر میداند و معتقد است هر گاه طبیب موفق شود بیماریهارا با غذا درمان کند به سعادت رسیده است در غیر این صورت با داروی منفرد و ساده و درصورت عدم بهبودی با داروی مرکب درمان نماید.
رازی بسیاری از داروها را ابتدا بر روی حیوانات امتحان و پس از ثبت اثرات آنها در صورت مثبت بودن اثر به بیماران تجویز میکرد.
او نخستین پزشکی است که داروهای الکالوئیدی غیر سمی را ساخت و در درمان بیمارانش استفاده کرد.
به پاس زحمات فراوان رازی در امر داروسازی روز پنجم شهریورماه (27 اوت) روز بزرگداشت زکریای رازی و روز داروسازی نامگذاری شده است.
رازی در جراحی صاحب نظر بود و درباره سنگ کلیه و سنگ مثانه دارای کتابی است که در آن تأکید دارد در صورتیکه درمان سنگ مثانه با روشهای طبی امکانپذیر نباشدباید به عمل جراحی پرداخت.
اولین طبیبی است که سل مفصلی انگشتان را شرح داده است.
رازی نخستین دانشمندی است که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی و همچنین مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز تقسیم نمود.
او در شیمی بسیار استاد بود و از کشفیات او میتوان:الکل، اسید سولفوریک، اسید کلریدریک، اکسیدارسنیک و اسید سیتریک را نام برد.
آثار رازی:
رازی از دانشمندان بسیار پرکار محسوب میشده که آثار بسیاری از خود باقی گذاشته است. خود در این باره مینویسد کوشش و پشتکار من در فراگیری به اندازهای بود که به خط ریز بیش از 20 هزار ورقه مطلب نوشتم و پانزده سال از عمر خود را روز و شب در تألیف جامع کبیر (الحاوی) صرف کردم و بر اثر همین کار در بینایی من سستی پدیدآمد و عضله دستم گرفتار سستی شده و مرا از نوشتن محروم ساخت با این همه از جستجوی دانش بازنمانده و پیوسته با یاری این و آن میخوانم و به دست ایشان مینویسم.
ابن ندیم آثار رازی را 167 جلد و بیرونی 184 جلد و به محققان دیگر 271 جلد زکرنمودهاند که بر مبنای فهرست بیرونی از 184 جلد: 56 کتاب در طب که مهمترین آنهاالحاوی، المنصوری، الجدری و الحصبیه که هر سه به لاتین ترجمه و هر کدام چندین بار تجدید چاپ شده و تا قرنهای طولانی در دانشگاههای معتبر آلمان، فرانسه تدریس میشده است. 32 کتاب در طبیعیات، 7 کتاب در منطق، 10 کتاب در نجوم و ریاضیات، 7کتاب در تفسیر، 17 کتاب در فلسفه، 14 کتاب در الهیات، 32 در شیمی، 6 کتاب درماوراءطبیعیه و 12 کتاب در فنون مختلف نوشته است.
رازی در پنجم شعبان 313 هـ.ق در زادگاه خود (ری) وفات یافت و مدت عمر وی به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز ذکر شده است.
استادان: علیبن ربنطبری (در طب) ـ ابو زید بلخی (در فلسفه) ـ ابوالعباسمحمد بن نیشابوری (در حکمت) شاگردان: یحیی بن عدی ـ ابوالقاسم مقانعی ـ ابوالحسن طبری ـ ابن قارون رازی ـ یوسف بن یعقوب.
از جمله گفتار رازی:
پزشک در درمان بیماران خود را به خدای بزرگ میسپارد و از او شفا و بهبود چشمدارد او روی توان و کارش حساب نمیکند بلکه در همگی کارهایش به خدا اعتماد میورزد. اگر پزشک وارونهی این انجام دهد به خود و به توانش در این پیشه و کاردانیاش بنگرد خداوند بهبود و شفا را از او باز خواهد داشت.
اگر همه میتوانستند از استعدادهای خود درست بهرهگیرند دنیا همان بهشت موعود میشد که همه میخواهند.